اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
رسانه هایی مثل تی آرتی فارسی، کارکرد عملیات روانی دارند و فلسفه و هدف تاسیس آنان نیز همین است. در طول زمان، افکار عمومی جامعه هدف خود را هدایت می کنند تا در زمان مناسب، بتوانند از آن بهره برداری کنند.
تی آر تی فارسی قرار است چه برنامه هایی پخش کند؟ مانند صدای آمریکا و بی بی سی فارسی، روایت دولت های خود را روی آنتن خواهد برد. چرا که فلسفه تشکیلش این است. از این به بعد روایت آنکارا را نیز کنار روایت های واشنگتن و لندن خواهیم داشت. اما کار از جایی به مشکل می خورد که تجربه نشان داده رسانه های رسمی ایران، چه در داخل مرز ها و چه خارج از آن توان مقابله با این موج های پروپاگاندا را ندارند. این شرایط نیز یک شبه یا یک روزه به وجود نیامده بلکه محصول سال ها سیاست های نادرست رسانه ای کشور در سطح کلان است. رسانه رسمی چابک و حرفه ای نیست و نه خود رشد کرد نه اجازه داد دیگران از او بالاتر بروند. در عوض به تشکیلات عریض و طویل بوروکراتیکی تبدیل شد که روایت هایش خریدار ندارد. هم در داخل کشور قافیه را باخته است و هم در خارج از ایران و شبکه های برون مرزی اش تاثیر خاصی ندارند.
وقتی خبر تاسیس تی آرتی فارسی آمد، یکی از نماینده های تهران در مجلس در جریان واکنش به آن، خواستار این شد که صداوسیما و هم سه شبکه تلویزیونی برای علویان، زازا ها و کرد های ترکیه راه اندازی کند. پیشنهاد عجیبی که واکنش های جالب توجهی به خود دید. میانگین واکنش ها این بود که راه اندازی شبکه تلویزیونی کار خاصی نمی طلبد، اما مهم این است که چه برنامه هایی قرار است از این شبکه ها پخش شود. صداوسیما وقتی در جذب مخاطب داخلی مانده، چه حرفی می خواهد برای طرف مقابل داشته باشد. در واقع ضعف رسانه رسمی ایران خود را در آفند و پدآفند رسانه ای به خوبی نشان می دهد. در حوزه آفند، ایران هم شبکه های برون مرزی دارد و باید میزان مخاطب و ضریب نفوذ آنها در جوامع هدف مورد بررسی قرار بگیرد. مثلا سیمای آذری شبکه سحر که برای آذربایجان پخش می شود، دستور کارش چه بوده و تا چه اندازه موفق عمل کرده است؟ همین سوال را می توان برای شبکه های عربی، انگلیسی و اسپانیایی نیز مطرح کرد.
در حوزه پدآفند، با این سوال جدی مواجه هستیم که وقتی مرجعیت خبری از داخل به خارج از کشور نقل مکان منتقل شده، رسانه رسمی و قدرتمند، اما عاری از تاثیرِ شگرف ما چگونه می خواهد در برابر روایت سازی ها بایستد. هیچ وقت فراموش نمی شود که پس از ترور محسن فخری زاده در 7 آذر 1399، در حالی که تلویزیون ایران مشغول پخش برنامه های دیگر بود، یکی از شبکه های غیردولتی مقیم انگلیس از همان منطقه پخش زنده را روی آنتن برد. به این مثال اضافه کنید وقایع لبنان و فلسطین در 14 ماه اخیر و ده ها مثال دیگری که می توان زد. رسانه رسمی ایران همیشه یک پله عقب است.
این دست رسانه ها مثل تی آرتی فارسی، کارکرد عملیات روانی دارند و فلسفه و هدف تاسیس آنان نیز همین است. در طول زمان، افکار عمومی جامعه هدف خود را هدایت می کنند تا در زمان مناسب، بتوانند از آن بهره برداری کنند. یادآوری می کنم که در جریان عادی سازی روابط ایران و عربستان، شبکه تلویزیونی اینترنشنال یکی از موارد مذاکره میان دو کشور بود. چون اینترنشنال در جامعه نفوذ پیدا کرده و در بزنگاه هایی خود را نشان داده بود. کشور های رقیب و حریف ایران، پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار این کشور را پیدا کردند که همان حوزه رسانه است. روایت های خود را به نام حقیقت به خورد جامعه هدف می دهند و در نهایت اگر لازم شد ضربه ای وارد می کنند. این شبکه با شبکه هایی که به اصطلاح سریال ترکی پخش می کردند و بر جامعه ایران تاثیر فرهنگی و اجتماعی می گذاشتند، متفاوت است. کارکردی سیاسی دارد و گذر زمان نشان خواهد داد که چه اهدافی پشت آن است. ما نیز در این طرف مرز، باید منتظر تاثیر آن باشیم. چون با این دست فرمان کار بیشتری از دست مان برنمی آید.
دیپلماسی بی کلاممنبع: فرارو
انتهای پیام/
{{name}}
{{content}}